سازماندهی و هدفمند کردن اعتراضات جاری علیه رژیم اسلامی در شرایط حساس کنونی، یک تلاش مهم فعالین گرایشات مختلف سرنگونی طلب، به ویژه جریانات چپ و کمونیست است. تحلیل واقعی از شرایط عینی و حرکت به سمت خواستگاه های واقعی و مطالبات اساسی مردم، از اولین ملزومات هدفمند کردن اعتراضات است. در یک کلام باید خواست عمومی سرنگونی را سازمان داد و به مثابه پیکره ای جدائی ناپذیر از بدنه مطالبات اعتراضات جامعه در مقابل رژیم اسلامی قرار داد. ایده هایی که نماینده "نمیشود"، "جنبش مطالبه دیگری دارد"، "سرنگونی طلبی آوانتریسم است" و غیره، البته وجود دارند. یا تحلیل گران استراتژی "انقلاب خشونت است" هنوز هر روز از راديکاليسم اعلام وحشت ميکنند و یا به مرض بیتفاوتی سیاسی درغلطیده اند که نمونه شان هم در چپ و راست و پوزیسیون و اپوزیسیون کم نیست.
اما واقعیت عینی – مادی اعتراضات در جامعه ایران، چیزی فراتر از افاضات این حاشیه نشینان سیاست میباشد. حتی اگر تا دیروز، تلاش بنگاهای خبرگزاری جهان سرمایه و تحلیلگرهای اجیرشان بر کنترل اعتراضات مردم در قالبهای "رای من را پس بده"، آب بندی میشد، امروز این کودنان هم مجبور به تسلیم شدن در مقابل خواست عمومی سرنگونی رژیم شده اند. این هژمونی عظیم را باید هدفمند و با برنامه و سازماندهی شده در مقابل کلیت رژیم اسلامی و به طبع آن سران "جنبش سبز" در داخل و خارج گذاشت.
مسئله سازماندهی در داخل کشور دارای پیچیدگی خاصی است که ما در حزب اتحاد کمونیسم کارگری به تفصیل در خصوص جنبه های مختلف آن نوشته ایم و قطعا بیشتر به این امر حیاتی خواهیم پرداخت. اما این نوشته سعی دارد به مسئله اعتراضات خارج از کشور و جایگاه "کمپین بین المللی بستن سفارتخانه های رژیم" بپردازد. ماه هاست که دفاتر سیاسی رژیم در نقاط مختلف جهان شاهد اعتراضات وسیع مردم با گرایشات، شعارها و مطالبات مختلف است. از عموزاده های رژیم در قالب توده ای – اکثریتی و جنبش سبز تا طیفهای گوناگون راست و چپ در اپوزیسیون سرنگونی طلب در این اعتراضات شرکت دارند. قطعا آنچه که "جنبش سبزیها" مطالبه میکنند و به "لطافت" شال سبز گردن "حضرت عباسشان" است، قرار است یک طرف بزند و بکشد و دست و پا قطع کند و طرف دیگر گل هدیه دهد و شکایت پیش خدا ببرد! این هنر معادله چینی از جنس "جنبش سبز حضرت عباس" در خدمت استراتژی حفظ رژیم و "جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد، نه یک کلمه کم" است. این برگ که گویا تمام خاصیت سران سبز در نزد دولت احمدی نژاد و خامنه ای بود، همان روزهای اول اعتراضات سوخت و به مرور زمان دود شد و هوا رفت. جامعه ای که بیتوجه به فرامین ایست سران سبز، هر روز تعرضی تر و انقلابی تر میشود، از چنین نگرشی گذشته است. این را درتیکه پاره شدن صفوفشان در اعتراضات خارج از کشورهم میتوان دید.
در طیف مقابل، نیروهای انقلابی، چپ و کمونیست وظایف بسیار حساسی به عهده دارند که مهمترین آن سازماندهی وسیع تر معترضین علیه جمهوری اسلامی است. "کمپین بین المللی بستن سفارتخانه های رژیم اسلامی" پاسخی فوری به این نیاز حیاتی بود. این مطالبه باید تبدیل به یکی از اصلی ترین خواسته های معترضین در کشورهای مختلف شود. این کمپین با خواستهایی همچون بسته شدن تمام سفارتخانهای جمهوری اسلامی در سراسر جهان، مسدود شدن تمام حسابهای بانكی رهبران جمهوری اسلامی در بانكهای جهانی، اخراج تمامی رهبران جمهوری اسلامی از كلیه سازمانهای بین المللی و محاكمه كلیه رهبران جمهوری اسلامی در دادگاهای بین المللی بخاطر جنایات علیه بشریت، یکی از انقلابی ترین و مترقی ترین کمپینهای سیاسی است که باید به گونه ای عاجلانه مردم راحول آن سازمان داد.
این کمپین علاوه بر اینکه یک اهرم اساسی سازماندهی عمومی معترضین در خارج از کشور میباشد، گامی سازمانیافته در راستای پایان دادن به حیات متوحش حکومت اسلامی در ایران است. این کمپین در بعد بین المللی میتواند به سرعت مورد حمایت سازمانها و شخصیتهای بشر دوست و آزادیخواه در سراسر جهان تبدیل شود و خواسته های کمپین را روی میز کار آنان قرار دهد. تا کنون این کمپین در کانادا به موفقیتهایی در این زمینه دست پیدا کرده، این تجربه را در دیگر کشورها نیز باید عملی کرد. به کمپین بین المللی بستن سفارتخانه های رژیم اسلامی بپیوندید. در هر کشوری که هستید با ما تماس بگیرید و کمپین را آغاز کنید . *